آموزش مهارتهای تفکر: برنامهی مستقل یا تلفیقی؟
نوشتهی کیمیا هاشمی
به طور کلی متخصصان تعلیم و تربیت دو رویکرد متفاوت به آموزش مهارتهای تفکر دارند. برخی معتقدند که مهارتهای تفکر باید مستقل از برنامهی درسی آموزش داده شود و برای این کار کلاسهای مجزایی را طراحی میکنند. در مقابل، گروه دوم طرفدار آموزش مهارتهای تفکر در بستر برنامهی درسی هستند و پیشنهاد میکنند که این مهارتها در خلال آموزش موضوعات درسی (مانند علوم، ریاضی، هنر و…) تدریس شود.
در برنامههای مستقل آموزش مهارتهای تفکر، هدف اصلی، تدریس یک یا چند نوع تفکر خاص است. بنابراین در این دسته از برنامهها محتوای دانشی که برای آموزش تفکر ارائه میشود موضوع آموزش نیست و معمولاً فرض میشود که دانشآموزان اطلاعات دانشی لازم را از قبل دارند.
با توجه به این موضوع، ممکن است در طول دوره، از محتواهای دانشی متفاوت و متنوعی استفاده شود. مثلاً در یک کلاس آموزش خلاقیت ممکن است در یک جلسه فعالیتهایی مرتبط با محیط زیست انجام شود و در جلسهی بعدی دانشآموزان فعالیتهایی در حوزهی نگارش خلاق را تجربه کنند. چرا که در این نگاه، حوزهی دانشی مورد بحث اهمیت ندارد بلکه به کار گرفتن زیر مهارتهای تفکر خلاق است که محوریت دارد.
در مقابل، طرفداران دیدگاه دوم معتقدند که آموزش مهارتهای تفکر باید در خلال آموزش محتوای دانشی و کتابهای درسی صورت بگیرد. در این روشها تلاش میشود تا همزمان با ارائهی مطالب درسی، فعالیتهای کلاسی به شیوهای طراحی شود که امکان توسعهی مهارتهای تفکر را هم فراهم کند. بنابراین اهداف دانشی، تنها بخشی از اهداف معلم هستند و آموزش مهارتها و نگرشهای تفکر نیز در بافت برنامهی درسی مورد توجه قرار میگیرند.
در سالهای اخیر، تردیدهایي دربارهی کارایی برنامههای درسی مستقل آموزش تفکر به وجود آمده است. منتقدان بر این باورند که اگر کلاسهای درسی با روشها و نگرشهای مربوط به مهارتهای تفکر همسو نباشند ممکن است دانشآموزان دربارهی مفید بودن این مهارتها تردید کنند و یا زمان بهکارگیری این مهارتها بازخوردهای متناقضی دریافت کنند. مثلاً دانشآموزی رو تصور کنید که در کلاس تفکر، مهارتهای تفکر انتقادی را فرا میگیرد اما در کلاسهای درسهای دیگر وقتی با بهکارگیری این مهارتها، نظری را دربارهی کلاس و یا موضوعات درسی مطرح میکند از جانب معلم بازخوردی بازدارنده دریافت میکند. چنین تعارضهایی میتواند سبب شکلگیری نگرش منفی نسبت به این مهارتها در دانشآموزان شود.
نگرانی دیگری که در رابطه با برنامههای مستقل آموزش مهارتهای تفکر وجود دارد به میزان پیچیدگی موضوع تفکر مربوط است. به طور کلی برای تمرین هر کدام از مهارتهای تفکر موضوعی برای فکر کردن انتخاب میشود. به عبارت دقیقتر فکر کردن همیشه «دربارهی چیزی است». بنابراین انتخاب موضوع تفکر یکی از تصمیمهای مهم تربیتی برای پرورش مهارتهای تفکر است. با این همه معمولاً در کلاسهاي تفکر برنامههای مستقل، برای پرهیز از تدریس موضوع آموزشی جدید، موضوعاتی انتخاب میشوند که از پیچیدگی زیادی برخوردار نیستند. از این طریق معلم میتواند اطمینان داشته باشد که همهی دانشآموزان با موضوع آشنایی کافی را دارند و میتوانند بر یادگیری مهارتهای تفکر تمرکز کنند. این شرایط باعث شده است که منتقدان این روش، دربارهی کارایی مهارتهای آموختهشده در حل مسائل پیچیده تردید کنند. آنها معتقدند که اگر دانشآموزان، زمان یادگیری با محتواهای دانشی ساده مواجه شوند نمیتوانند این مهارتها را در مواجهه با مسائل پچیدهتر به کار گیرند.
آموزش مهارتهای تفکر به شیوهی تلفیقی، مشکلاتی را که در روش قبلی رخ میدهد تا حدی برطرف میکند. اما اجرا کردن این روش هم با چالشهایی روبهرو است. برای مثال بعضی از معلمهایی که از این روش استفاده میکنند، معتقدند حجم مباحث درسی اجازه نمیدهد که وقت مناسبی را برای تمرکز بر توسعهی مهارتهای تفکر بچهها صرف کنند. برای همین در تقسیم زمان کلاسشان بین ارائهی مباحث درسی و تمرین کردن این مهارتها دچار مشکل میشوند.
برای جلوگیری از این مشکل لازم است که در روند نوشتن طرح درس، ظرفیتهای سیال محتوای درسی شناسایی شوند و به این سؤال جواب داده شود که کدام بخشهای برنامهی درسی ظرفیتهایی برای توسعهی مهارتهای تفکر فراهم میکنند. به کمک این کار و با آشنایی با ابعاد شناختی و اجتماعی مهارتهای تفکر، میتوان فرصتهای متنوعی در برنامههای درسی برای پرورش مهارتهای تفکر دانشآموزان فراهم کرد.
منبع:
Swartz, Robert J., & Perkins, D.N. (2017). Teaching Thinking: Issues and Approaches. Routledge.
بسیار عالی بود و کاربردی
باتوجه به اهمیت مهارت تفکر در یادگیری عمیق وهم تاثیر آن بر زندگی واقعی متخصصان امر آموزش حتما باید این مهارت رادر برنامه درسی با شیوه ای درست طراحی کنند.
بنابر تجربه حاصل شده ، دست یابی به ظرفیت های مناسب. در هر طرح درس و تلفیق با مهارت های تفکر متناسب خیلی خیلی موثر در اموزش مهارت های تفکر خواهد بود.
با دیدگاهی که فرایند اموزش تفکر را خارج از برنامه درسی ببینند ، موافق نیستم.
تلفیق مهارتهای تفکر در خلال تدریس امکان تجربه های جذاب تر و اشتیاق برای یادگیری را شاید بهتر هم بتونه در جریان قرار بدهم از فضای کتاب نگاه وسیع ترس به دنیای بیرون در چشم دانش آموزان داشته باشه
تلفیق مهارتهای تفکر در خلال تدریس امکان تجربه های جذاب تر و اشتیاق برای یادگیری را شاید بهتر هم بتونه در جریان قرار بده و از فضای کتاب نگاه وسیع تری به دنیای بیرون ،در چشم دانش آموزان داشته باشه.
من با تلفیق آموزش مهارت تفکر با موضوعات درسی موافقم چون هم تاثیر یادگیری مهارت تفکر را بیشتر خواهد کرد و هم مباحث درسی که مبتنی بر تفکر آموزش داده شوند ماندگاری بیشتری خواهند داشت
خدا قوت مطلب بسیار کامل بود از نظر من وقتی مهارت تفکر و موضوعات کتب درسی در یک سو و یک جریان قرار بگیرد دانش آموزان خود را فقط موظف به یادگیری کتب درسی نمیدانند و و ذهن خود را آماده برای موضوعات و دنیای بزرگ تری می کنند
سلام با تلفیق مهارت های تفکر در خلال تدریس و برنامه ریزی صحیح می توان هم به هدف رسید و هم بچه ها فعال تر بوده و به نتیجه گیری بهتری دست یابند
عرض سلام و ادب
معتقدم تلفیق مهارت های تفکر در خلال اموزش محتوای دانشی و کتاب های درسی با برنامه ریزی مدون و هدفمند برای دانش اموزان بسیار موثر خواهد بود.
عرض سلام و احترام
بسیار عالیست که در طراحی روند تدریس از همان ابتدای درس، دانش آموزان را با پرسشی اصلی و کاربردی به چالش کشیده و در مسیر تفکر هدایت کنیم . تا زمینه های مختلف تفکر را در آن ها تقویت کرده .به گونه ای که در مواجهه با هر مساله ای در روزمرگی هایشان از این مهارت به طور ناخودآگاه بهره ببرند.
با سلام وعرض ادب واحترام
ممنون از مطالب ارزشمند.بله خیلی عالی میشه که مهارت تفکر تلفیق بشه با محتوا ومطالب درسی ،چرا که آن وقت به هدف یادگیری عمیق نزدیک خواهیم شد .
با عرض سلام و احترام
برای اینکه بتوان زمان کلاس رو مدیریت کرد تا مباحث درسی همراه باتفکر آموزش داده بشه باید معلم هدایتگر باشه وقتی که دانش آموزان با تفکر، مشورت و همکاری به خلق دانش می پردازند یادگیری عمیق تری اتفاق می افتد
به نظرم تدریس و طرح درس باید به گونه ای طراحی شود که در عین آموزش مسایل آموزشی ریاضی و فارسی و ….مهارتهای تفکر، تفکر خلاق و نقاد و حل مسأله را تقویت کند تا در زندگی یادگیرنده کاربردی شود.
باسلام
به نظر بنده اگر مهارتهای تفکر محور درکناردروس اصلی تدریس شود بهتر است تا دانش آموزان بیاموزند چگونه این مهارتها رادززندگی واقعی به کارگیرند.وزمان کافی برای پیشرفت در این زمینه ایجادخواهدشد
ضمن تشکر از برگزاری دوره ی مفید و جذابتان
به راستی ایجاد روحیه تفکر و ایده پردازی در هر فردی و به خصوص دانش آموزان امروز، آینده ای درخشان را برای فردای کشور به همراه خواهد داشت ،به امید تقویت راههای تفکر خلاق در تمام عرصه ها
عالی
سلام و عرض خداقوت
بدون شک تلفیق موضوعات درسی و پرورش تفکر خلاق آموزش عملی استفاده از موضوعات درسی در مسائل زندگی است.
عرض سلام وادب. ممنون از مطالب که ارائه دادید. من با تلفیق مهارت تفکر با آموزش موافق هستم. که به کمک این نوع مهارت ها بتوانیم ارتباط موضوعات درسی با زندگی واقعی را یاد بدهیم.
سلام بسیار عالی بود
باسلام .بنده هم با روش تلفیقی بیشتر موافقم و ومعتقدم این آموزشها در خلال آموزش محتواهای درسی باشد
درود و سپاس بابت مطلب ارزنده ی شما،
برنامه ی تلفیقی برای آموزش مهارت تفکر عالیه فقط نیاز به برنامه ریزی دقیق داره و مدیریت زمان و آماده کردن مطالب از قبل ،،،،زمان رو با برنامه ریزی واقعا میشه مدیریت کرد..با احترام و ادب به محضر همه ی همکاران ارزشمندم.
فقط متاسفانه ما دبیران و اساتید اغلب خودمون برنامه ی مشخص و مدونی نداریم😣
سلام خداقوت من هم با آموزش مهارت ها ووتلفیق آن ها با دروس موافقم و با کسب این مهارتها می توانند هر مسئله و چالشی در دنیای واقعی را حل کنند
سلام بنده نیز با دیدگاه تلفیقی و ایجاد بستر مناسب ومتناسب با هر درس برای آموزش مهارت تفکر خلاق موافقم و بنظر این روش نتیجه میدهد
با سلام و احترام
قطعا در آموزش مهارتهای تفکر ، روش تلفیقی ارجح است اما ساعت آموزشی بعضی از کتابها واقعا با حجم سرفصل های ارائه شده تناسب نداشته وکمبود وقت ، چالش جدی است که پیش روی ماست
بسیار عالی
قطعا تلفیق تفکر با برنامه درسی بسیار عالی و کاربردی است .اما متاسفانه حجم بسیار زیاد برخی از عنوان درسی این مهم را با چالش مواجه میکند
در یادگیری بروژه محور وگامهای بروژه با استفاده از کلیدهای سوالی و تسهیلگری در کنار فرآیند یادگیری دانش آموزان ز جمله مهارت تفکر میتوان راهبردهای تفکر را بیاده کرد از جمله مهارت تفکر انتقادی که باعث خلق معیار ارزیابی برای دانش آموزان و راه حل مناسبی برای حل مسیله خواهد بود
باعرض سلام واحترام وممنون بابت ارایه مطالب خوب وجذاب شما،قطعا در آموزش مهارتهای تفکر ، روش تلفیقی ارجح است اما ساعت آموزشی بعضی از کتابها با حجم سرفصل های ارائه شده متناسب نبوده ویدلیل کمبود وقت اجرای آن بخصوص در متوسطه دوم مشکل خواهد بود مگر از طریق وزارتی شیوه ای اتخاذ گردد (مثلا کم کردن بعضی مطالب اضافی)و.. که تلفیقی از آموزش مهارت های تفکر ومطالب درسی صورت گیرد
با سپاس از ارائه ی موضوعات مفید و کلیدی؛
اگرچه آموزش مهارت های تفکر به شیوه ی تلفیقی بر برنامه های مستقل آموزش تفکر برتری دارد ، اما در این میان باید به ظرفیت های متغیر دانش آموزان هم توجه نمود و تفاوت های فردی و علائق آنها را در روش های به کارگیری لحاظ کرد. نکته ی قابل توجه دیگر در نظام آموزشی ما ، سد کنکور است که به طور آشکاری بچه ها را از تفکر خلاق و رسیدن به مهارت های تفکر باز می دارد.
رویکرد تلفیقی بنظر مناسب تر و کارادتر است اما در سیستم آموزشی کنونی در سالهای دبیرستان ممکن است به خوبی اجرا نشود.
بسیار مفید
بسیار آموزنده بودخیلی ممنون
مهارت های تفکر معقوله ی جدایی از آموزه های درسی نیست و همانطور که یادگیری و آموزش باید در بستر زندگی صورت گیرد ، تفکر نیز باید در مسیر زندگی افراد قرارداده شود تا چالش هایی که بصورت طبیعی با ان ها مواجه است را بتوانند با راه حل هالی مختلف و با تفکر به آن ها حل نمایید . پس نمی توان چیزی جدای از زندگی در نظر گرفت و ان را تصنعی جلوه کرد
مطلب بسیار خوبی بود . همانطور که واضح است تلفیق مهارت ها با سرفصل های درسی برای بچه ها کارآمد تر خواهد بود . فکر میکنم که با داشتن یک برنامه ی دقیق و بلند مدت ( به طور مثال همراهی معلمین پایه اول و دو م وسوم ) می توان روی یک یا چند تا از مهارت های تفکر متمرکز شد و آرام و باشیب کم آن مهارت را در بچه ها نهادینه کرد.
بسیار عالی- دقیقا با تلفیق مهارت ها با درس دانش آموز مفهوم را بهتر درک می کند
برنامه تلفیقی آموزش مهارت تفکر خیلی جذابتر و کاراتر به نظر میرسه و طبق نقدهایی که در مقاله مطرح شده پوشش دهی بیشتری داره.
اما با توجه به مهارتی بودن آموزش مستقل و حجم بالای درسی در آموزش تلفیقی، هر دو رویکرد در کنار هم امکان بیشتر و نتایج بهتری رو به ما خواهند داد.