مبانی یادگیری پروژه محور
نوشتهی زهره فتحی
شکلگیری روش يادگيري پروژه محور به حدود 100 سال پيش و به فعاليتهای جان ديويي (John Dewey)، فيلسوف و فعال حوزهي تعلیم و تربیت، برميگردد. بنا بر گفتهي ديويي، دانشآموزان زمانی برای موضوع درسي انرژی و زمان صرف میکنند که درگیر مسائل واقعی و معنادار شوند؛ مسائلی که به آنچه متخصصان در جهان واقعی با آن درگیر هستند شباهت بسیاری داشته باشد. طی دهههاي گذشته، محققان علوم یادگیری بینش اصلی دیویی را، مبني بر اينکه تحقیق فعالانه به درک عمیقتر ميانجامد، تأیید كرده و شرح دادهاند.
بنا بر نظر ديويي، يادگيري پروژه محور بر مبناي چهار ايدهي اصلي تعريف ميشود:
ساختن فعال: معلمان و منابع آموزشي دانش را برای يادگيرندگان آشکار نمیکنند، بلکه اين خود يادگيرندگان هستند كه هنگام کاوش در جهان پیرامون، از طريق مشاهده و تعامل با پدیدهها، مواجهه با ایدههای جدید، برقراري ارتباط بین ایدههای قدیمی و جدید، و گفتوگو و تعامل با دیگران به طور فعالانه دانش را خلق ميكنند.
يادگيري در موقعيت: در اين شيوهي یادگیری دانشآموزان به طور فعالانه در موقعیتهایی قرار میگیرند که متخصصان یک حوزه در کار خود آن را تجربه میکنند. این موقعیتها شامل فعالیتهای مختلف علمی مانند طراحی پژوهش، توضیح مباني نظري پژوهش، ساخت يك مدل و نمونه، و ارائهي ایدههای خود میشود.
تعامل اجتماعي: يادگيري اثربخش زماني اتفاق ميافتد كه دانشآموزان، معلمان و ديگر اعضای محیط یادگیری در يك فعاليت به فهم بهتر يكديگر كمك كنند. هنگاميكه يادگيرندگان ايدههايشان را با هم به اشتراك ميگذارند، آنها را به كار ميگيرند و دربارهي آنها بحث و تبادل نظر ميكنند، فهم خودشان را از آن اصول و ايدهها توسعه ميدهند. اين رفت و برگشت بين اشتراكگذاري، بهكارگيري و تبادل ايدهها بين اعضا يك جامعهي يادگيري شكل ميدهد كه در آن به دانشآموزان كمك ميشود بين ايدههاي مختلف ارتباط برقرار كنند.
ابزارهاي شناختي: ابزارهاي شناختي نقش مهمي در يادگيري ايفا ميكنند. براي مثال، نرمافزارهاي كامپيوتري ميتوانند ابزارهاي شناختي باشند؛ چراكه شکلی از تفکر را برای دانشآموزان امکانپذیر میکنند که بدون آنها امكانپذير نیست. اين ابزارهاي يادگيري ميتوانند به دانشآموزان در موارد زير كمك كنند:
1. جمعآوري و ارزيابي مجموعهاي از دادههاي علمي؛
2. ارائهي ابزار تحليل دادهها مشابه كاري كه متخصصان انجام ميدهند؛
3. فراهمكردن امكان همكاري و بهاشتراكگذاري دادهها در سايتها؛
4. فراهمكردن امكان طرحريزي و ساخت و آزمايش طرحها؛
5. كمك در ايجاد توليدات چندرسانهاي كه ميزان فهم دانشآموزان را از موضوع نشان ميدهد؛
6. فراهمكردن فرصت تعامل، به اشتراكگذاري و بررسي ايدههاي ديگران.
زندگي در جوامع قرن بیستویکم سبب شده است كه يادگيرندگان با پیشرفتهاي علمی و فناورانهي چشمگیری در زمینهي علوم مواجه شوند. برای آمادهسازی دانشآموزان جهت ورود به دنیای واقعی و همسويي با پيشرفتهاي علمي، بايد محیطهای یادگیریاي ايجاد كنيم تا دانشآموزان بتوانند فعالانه و در يك فضاي همكارانه با كمك ابزارها و فناوريهاي شناختي به درك عمیق از دانش مورد نظر برسند. به همین دلیل یادگیری پروژه محور در نظام تربیتی امروز اهمیت ویژهای پیدا میکند. در یادگیری پروژه محور دانشآموزان در مسائل معنادار و واقعی درگیر میشوند، درست مانند متخصصان به بررسی سؤالات و ارائهي فرضیات و تبیین آنها میپردازند، با بحث و ایجاد چالش در مورد ایدههای خود و دیگران به ایدههای جدید دست پیدا میکنند و در نهایت با تولید محصول نهایی به ایدههای خود جامهی عمل میپوشانند. همچنین، دانشآموزان خود را به مهارتهای شناختی مورد نیاز در دنیای امروز مانند تفکر نقادانه، حل مسئله، همکاری، مهارتهای ارائه دادن و صحبت کردن و استفاده از فناوري و امکان ارتباط با جهان واقعی نزدیک میکنند.
منبع:
Krajcik, Joseph S. & Shin Namsoo (2014). “Project-Based Learning”, in: The Cambridge Handbook of the Learning Sciences by Keith R. Sawyer. Cambridge University Press.
به نظرم در جا زدن ما در این سال های طولانی
«عدم اجرای صحیح روش های یاددهی – یادگیری است.»
امیدوارم بتوانیم به این باور برسیم هرروشی اصولی دارد و بدون رعایت اصول و چارچوب ها قطعا از ناکجا اباد سر در می اوریم.
در عصری که فرزند سالاری حاکم می باشد نیاز هست در اجرای برنامه های درسی ، مناسب است از روش هایی استفاده کرد که در برقراری ارتباط با محوریت مسایل قابل دسترس در زندگی کودکان همراه باشد.
در دنیایی که علم پیشرفت سریعی دارد استفاده از روش های جدید و فعال بودن دانش اموز در رسیدن به هدف و کشف یا خلق ایده ای جدید ،شوق بچهها را بیشتر کرده و معلم هم علاقه مند می شود ولی حجم زیاد درس ها و رسیدن به جدول زمانی دروس تا حدی سد این راه می گردد
عرض سلام و احترام معتقدم که اصول و تکنیک های این پروژه به معنای واقعی کلمه می تواند دنیا را تغییر دهد اما مهم تراز اناین است که کیفیت زندگی کودکان را برای اینده بیشتر تحت تاثیر قرار
می دهد.
در این فرایند کودکان و والدین اندک اندک با ما همراه می شوند ,من مطمعنم که اگر ما به اصول پروژه های یادگیری پایبند باشیم نتیجه اش حتما شکوفایی و همراهی متقابل است
این شیوه از یادگیری در درک عمیق بچه ها بسیار موثر است و چقدر این شیوه می تواند به بچه ها کمک کند تا درک درستی از یادگیری داشته باشند .
چنین یادگیری این تفکر را در ذهن بچه ها ایجاد می کند که چیزی که می آموزند روزی در زندگی خود به کار آنها می آید با مشاهده کاربرد عملی آن راه درست خود را با توجه به استعداد های ذاتی پیدا می کنند و این سردرگمی که بعد از دوازده سال تحصیل حالا چه کاری باید انجام دهند از این می رود.
یادگیری در انسان میتواند بخشی از فرایند تحصیل، توسعه فردی، و تمرینات باشد که ممکن است هدفمند یا به وسیله انگیزش انجام شود در این دوره میتوانیم به دنبال خلق روش های جدید برای یادگیری عمیق و اصیل باشیم
سلام و احترام
اگر ساعاتی را خارج از فضای کلاس به عنوان درس پژوهی در مدارس داشته باشیم و طی آن ساعات شرایطی را بر مبنای صحیح این چهار مولفه که بنای اصلی یادگیری پروژه محور هست انجام بدیم حداقل این خواهدبود که یک کاری کردیم حتی گام کوچک ، امید دارم این گام کوچک در مدارس ما هرچه اصولی تر و با فکر انجام بشه
با عرض سلام و احترام
نظر همکاران محترم را مطالعه کردم بسیار مفید بود
رعایت این مولفه های یادگیری پروژه محور منجر به یادگیری اساسی و عمیق در دانش آموزان و ایجاد نشاط و علاقه و تعامل بین معلم و دانش آموزان و تنوع در فضای آموزشی میگردد.
اگر دانش آموزان بتوانند دانش را در تعامل با یکدیگر، در موقعیت ها و مکان های مختلف خلق کنند و برای ایجاد دانش از فناوری های روز استفاده نمایند و آن را با به کاربردن ابزار مناسب به اشتراک بگذارند یادگیری ای که اتفاق می افتاد بسیار عمیق خواهد بود و فراموش نخواهد شد. دانش آموزان امروز در زندگی واقعی آینده با مشکلات و مسائلی که روبرو می شوند به راحتی کنار خواهند آمد.
البته ناگفته نماند که فراهم کردن موقعیت و مکان مناسب برای آموزش به تخصص، ابزار و هزینه ی کافی نیاز دارد.
خیلی از مدارسی که می شناسیم به همان روش سنتی و آموزش محور پیش می روند. ای کاش می شد به همه ی مدارس کشور آموزش هایی در رابطه با یادگیری پروژه محور داده می شد. چه بسا استعدادهای پنهانی که در این عرصه ظهور می کنند و انگیزه هایی که شکل می گیرد، بستری مناسب برای رشد و شکوفایی دانش آموزان به عنوان یادگیرندگان و حتی معلمان به عنوان خالقان و راهبران محیط یادگیری شکل می گیرد.
ما الان در جامعهای هستیم که فرزندانمون از هوش بسیار بالایی برخوردارند اگر بتوان این شیوه یادگیری را در همه مدارس پیاده سازی کرد قطعا آینده ی درخشانی در انتظار دانش آموزان است.
با سلام. یکی از موانعی که ممکن است اکنون برای پیاده سازی این رویکرد به نظر برسد، زمانبر بودن فراگیری این مهارتهاست که شاید معلمان را برای رسیدن به سرفصلهای معین در طول زمان نگران کند. لذا اگر از همان ابتدای وارد شدن دانشآموز به مدرسه، یعنی از پیش دبستان، این رویکرد در پیش گرفته شود، با مهارتهایی که دانشآموزان به دست میآورند، طی سالهای بعد میتوان سهلتر و سریعتر این روش را در پیش گرفت و به اهداف آن دست یافت.
سلام به نظر ما اگر بتوانیم روی مقوله تفکر و مهارت های تفکر کار کنیم مسیر برای ما و دانش آموزانمان هموار می شود ولی چالشی که وجود دارد حجم کتابهای درسی است اگر بخواهیم با توجه به مراحل یادگیری پروژه محور حرکت کنیم آیا به بودجه بندی کتاب می رسیم؟
بسیار عالی
اجرای این روش بسیار دشوار اما نتایج آن تفاوت چشمگیری با شیوه های سنتی دارد.
یادگیری که درآن دانش آموز در فرآیند یادگیری خودش به ساخت دانش میرسد می تواند از بهترین نوع یادگیری باشد.
یادگیری پروژه محور یکی از روش هایی است که به کودک کمک می کند تا یادگیری عمیق و ماندگاری را با تجربه هایی که توسط خودش کسب شده است را تجربه کند و این یادگیری را بتواند در زندگی خود بکاربگیرد